دلیل مخالفت با تکنو کراسی
مولوی در کتاب فیه ما فیه آبادانی را از آثار غفلت می شناسدو ویرانی را از نشانه های بیداری این موضوع اساسی همان نکته ای است که همواره مومنین و اولیای الهی را در ارتباط با امور زمینی با چالش مواجه میکند
داستان از آنجا شروع میشود که پدر ما حضرت آدم به خاطر اشتباهی در بهشت به همراه مادرمان حوا به زمین تبعید میشود تا در اثر ابتلا به آزمایشات الهی دوباره در روزی که زمین به غیر از آن تبدیل میشود در جوار حضرت حق آرام گیرند
پس در این فرآیند زمین هدف نیست
یقینا در روز جزا از مسئولین ما آمار سازندگی آنها را سوال نمیکنند بلکه از آنها آمار رشد انسانها را سوال میکنند
از آنها می پرسند چندتا ابوذر و بلال و عمار و علی تحویل دادید؟
وراثت زمین امر ثانوی است شما وقتی در جامعه تان ابوذر و بلال و عمار و علی تربیت کردید خدا هم به وعده اش عمل میکند و ایوان مداین را بر شما میگشاید
هدف حکومت دینی پرورش انسان صالح و مومن است
اختلاف نیرو های ارزشی با تکنو کرات از همین جا شروع میشود تکنو کرات سازندگی را هدف میکند و این سازندگی او را به وادی غفلت می کشاند و این غفلت جامعه را در مسیرعذاب الهی قرار میدهد
نمونه روشن این موضوع در قرآن کریم داستان موسی است فراعنه مصر سمبل سازندگی اند حتی امروز پس از قرن ها از همه جای دنیا به مصر میروند تا آثار سازندگی آنها را ببینند اما این سازندگی فرعون را به وادی غفلت رساند
خدا به موسی امر میکند از این سرزمین بیرون بیا
چون میخواهد موسی و قومش را به رشد برساند
انسانها وقتی به رشد درون برسند آثار آن در جهان بیرون خود را می نمایاند
انسان رشد یافته به محیط زیستش احترام می گذارد و سازندگی و توسعه برونش را بر این اساس پایه ریزی میکند
اما انسان غافل و خود شیفته آنچنان غافل میشود که به نام سازندگی بر روی معدن نمک سد آب میسازد چون غافل است و سازندگی اورا کور کرده و چشم بصیرتش را گرفته
لذا این دو نگرش را باید به خوبی شرح و بسط داد
تا او چه خواهد...
والسلام
نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]